با سلام
متن لیسنینگ زبان هشتم رو در لینک زیر گذاشتم
امیدوارم که مورد استفاده قرار بگیره
خواهشا نظر یادتون نره
منبع : http://motefarrege.blog.ir/
با سلام
متن لیسنینگ زبان هشتم رو در لینک زیر گذاشتم
امیدوارم که مورد استفاده قرار بگیره
خواهشا نظر یادتون نره
منبع : http://motefarrege.blog.ir/
باسلام
در یک فایل pdf به صورت خیلی خلاصه آموزش جمع دو بردار رو گذاشتم
امیدوارم که براتون مفید باشه
از لینک زیر اونو دریافت کنید
با سلام
در لینک زیر می تونید آموزش حل مکعب روبیک رو ببینید
همون مکعبی که شاید هیچ وقتی فکر نکنید بتونید حلش کنید
و جالب بدونید رکورد خود من در حل این روبیک 19 ثانیه است
باور کنید حلش کاری نداره !!
سلام
نکاتی رو برای فصل 7علوم هشتم آماده کردم
برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید
شعر نوشته شده روی سنگ قبر پروین اعتصامی
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی از ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و زهر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد
چو بدین نقطه رسد مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است
با سلام
جزوه کامل علوم هشتم رو گذاشتم
(از فصل 1 تا فصل 15 )
این جزوه دارای تمامی نکات کتاب + نکات اضافه تر است
برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید
یاد دارم یک غروب سرد سرد
می گذشت از توی کوچه دوره گرد
«دوره گردم کهنه قالی میخرم
کاسه و ظرف سفالی میخرم
دستِ دوم، جنس عالی میخرم
گر نداری کوزه خالی میخرم»
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی زد بغضش شکست
«اول سال است؛ نان در سفره نیست
ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟»
بوی نان تازه هوش از ما ربود
اتفاقاً مادرم هم روزه بود
صورتش دیدم که لک برداشته
دستِ خوش رنگش ترک برداشته
سوختم دیدم که بابا پیر بود
بدتر از آن خواهرم دلگیر بود
مشکل ما درد نان تنها نبود
شاید آن لحظه خدا با ما نبود
باز آواز دٌرشتِ دوره گرد
رشته اندیشه ام را پاره کرد
«دوره گردم کهنه قالی میخرم
کاسه و ظرف سفالی میخرم
دست دوم جنس عالی میخرم
گر نداری کوزه خالی میخرم»
خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت آقا! سفره خالی می خرید . . ؟ ! ؟
قیصر امین پور
با سلام خدمت شما دوستان عزیز
نمونه سوالات زبان هشتم رو برای امتحان گذاشتم
(این مطالب فقط برای هشتم نیست )
علاوه بر هشتمی ها بقیه هم می توانند استفاده کنند
برای دیدن مطالب به ادامه مطلب بروید
با سلام
براتون نمونه سوالات و آموزش فصل ۳ علوم هشتم رو گذاشتم
لطفا به ادامه مطلب بروید
با سلام
نمونه سوالات علوم ترم اول برای پایه هشتم
برای مشاهده یا روی تصویر یا روی واژه ادامه کلیک کنید
با سلام
نمونه سوالات و همچنین جزوه ی مطالعات اجتماعی رو گذاشتم
امید وارم مورد استفاده باشه
لطفا به ادامه مطلب برید
بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان یک بهبود دیگه در ساختار وبلاگ
بخش کل مطالب در یک نگاه به قبلا در هم بود
اما الان به صورت درس به درس تفکیک شده است
می توانید هم از بخش صورتی (بالا سمت راست)
هم از بخش طبقه بندی موضوعی (جعبه سمت چپ)
و هم از طریق کل مطالب در یک نگاه مطلب مورد نظرتون رو انتخاب کنید
و از اون استفاده نمایید
با عرض سلام
بهبود جدیدی رو در وبلاگ ایجاد کردم
اگر موس خود را روی قسمت صورتی رنگ بالا سمت راست ببرید
می توانید نام درس مورد نظر را ببینید و با کلیک بر روی هر قسمت مطالب مربوطه را مشاهده کنید
لطفا نظرات خور را در مورد این بخش بگویید
با سلام
دوستان همان طور که می دونید امتحان ریاضی اصلا ساده نیست
بنا براین راس ساعت 5 بعد از طهر تمامی نمونه سوالات ، مطالب آ موزشی، جزوه درسی و ....
را در اینجا قرار می دهم
با سلام
روز شنبه اولین امتحان ترم اول شروع خواهد شد
با توجه به اطلاعیه ای که گذاشتم
براتون نمونه سوالاتی رو قرار می دهم
لطفه به ادامه مطلب مراجعه کنید
شعر زیبای محتسب از پروین اعتصامی
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامهات بیرون کنم
گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست